توضیحات
«ژان باتیست کلمانس» وکیلی مشهور و موفق است که در پاریس زندگی میکرد. اتفاقاتی که در زندگیاش رخ دادهاند، او را از بهشت پاریس به جهنم آمستردام میکشاند. او خود را اینک در پستترین نقطۀ زندگیاش میبیند. تمام کتاب واگویهای از لحظات زندگیاش است که در کافهای در آمستردام، برای مردی که روبهرویش نشستهاست، بازگو میکند.
در واقع، مخاطب ژان کسی نیست جز خوانندگان کتاب سقوط. ژان در این مونولوگ، مانند متهمان، به تمام چیزهایی میپردازد که فکر میکند زندگیاش را تا سقوط سوق دادهاند. او خودش را در محکمهای که برای خودش ترتیب دیده است، بازخواست و مؤاخذه میکند.
نقطۀ عطف کتاب سقوط آلبر کامو ماجرایی است که ژان باتیست معتقد است همان لحظه او را به سقوط کشانده است: لحظهای که از کنار رودخانهای رد میشد و زنی را دید که به لبۀ رودخانه نزدیک شده بود. او بیاهمیت به این صحنه، از کنار آن زن رد شد، اما لحظهای بعد صدای برخورد چیزی با آب را شنید. وقتی برگشت، دید که آن زن در آب سقوط کرده است. او اعتقاد دارد اگر به آن لحظه توجه میکرد و آن زن را نجات میداد، این اتفاقات برایش نمیافتاد.
نویسنده | آلبر کامو |
مترجم | لیلا دژآلود |
ناشر | آراستگان |
شابک | 9786227644074 |
موضوع | رمان اجتماعی فلسفی |
ردهبندی کتاب | روانشناسی (فلسفه و روانشناسی) |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
نوع کاغذ | سفید 70 گرم |
چاپ شده در | ایران |
تعداد جلد | 1 |
تعداد صفحه | 88 |
وزن | 150 گرم |